محمدصدرا در پدیده شاندیز
آقاجون زنگ زدند تا با هم بریم پدیده شاندیز تا هم تفریحی کرده باشیم و هم لوازمی رو که احتیاج داشتن تهیه کنن. این شد که من و محمدصدرا هم باهشون رفتیم و کلی محمدصدرا با دایی جون شیطونی و بازی کردن. آخر شب هم یه دور توی شاندیز زدیم و بعد پیتزا خوردیم و برای بابا مهدی هم که سرش خیلی شلوغ بود و نتونست بیاد،گرفتیم و اومدیم خونه ... ...
نویسنده :
مامان طاهره
14:55